پلتفرم: Xbox360، PS3، PC
ناشر: Capcom
سازنده: Capcom
سبك: اكشن / وحشت
تاريخ انتشار: 11 مهر 91
مدتي پيش كاسه صبر مدير كپكام لبريز شد و از نقزدنهاي نابجاي مخاطبان بازي «مبارز خياباني عليه تكن» بالاخره شكايت كرد. از نظر ما و خيليهاي ديگر، كار كپكام در سركيسهكردن مخاطبان با پكهاي قابل خريداري به صورت آنلاين، آن هم زماني كه همه روي ديسك وجود داشت و حق بازيكن بود كه آنها را در اختيار داشته باشد، عملي بيشرمانه و ضربهاي فراموشنشدني به پيكره صنعت بازيهاي ويدئويي بود كه پيش از آن Gears of War 3 شورش را درآورده بود! اما مخاطبان بازيهاي كپكام يك انتقاد ديگري هم به سازندگان سري Resident Evil داشتند. آنها ميخواستند روندي كه از قسمت چهارم در پيش گرفته شد به سبك و سياق سابق برگردد و دوباره حالتي سياه و وهمآور پيدا كند. البته كپكام هم يك جواب منطقي به اين انتقاد داد؛ آن هم فروش خوب نداشتن يك عنوان RE با سبك كلاسيك بود. به هر حال بازيهاي اين نسل خرج بسياري روي دست سازندگان ميگذارد و ناگزير بايد به فكر بازار گستردهتر بود. اما باز هم اين مسأله، سقوط كامل RE5 را پيش چشمان مخاطبان توجيه نميكرد. تغيير كنترلها و اكشنشدن بازي يك چيز بود و ساخت يك عنوان سينمايي و خوشمنظر، بدون هيچ تنش و هيجان واقعي چيز ديگر. RE5 يك كپي تاسفبار از نسخه 4 بود كه فقط از نظر تكنيكي حرفي براي گفتن داشت و ارزشي براي كپكام محسوب نميشد. آن طور كه به نظر ميآيد، مديران كپكام سرانجام به اعتراضهاي هواداران پاسخ گفته و با تلنگر به بازيسازان به آنها فهماندند ميتوان هم فضا را بسط داد و هم يك اكشني دلپذير ارائه كرد كه فروش بالايي تضمين كند. كپكام براي رقم زدن يكي از بزرگترين موفقيتهايش، تيمي 600 نفره را بر ساختن اين بازي تعيين كرده و بيشترين بودجه شركت تا اين روز را به آن اختصاص داده است. اين سرمايهگذاري چنان در نظر مديران كپكام مطمئن نشان داد كه فروش هفت ميليون نسخهاي را براي آن پيشبيني كردهاند! از پيشنمايشها هم برميآيد كه اين اولين RE در ده سال گذشته (شايد هم از ابتدا) است كه همه چيز را يكجا دارد.داستان بازي بزرگترين توطئه را در اين سري روايت ميكند. ويروسي دنيا را فرا گرفته و حجم فاجعه چنان بزرگ است كه حضور يك قهرمان نميتواند پاسخگوي اين جنجال باشد. پس دو نفر از پيشروهاي RE، يعني كريس ردفيلد و ليون اس. كندي، همراه جيك ميولر، پسر آلبرت وسكر منفور براي خواباندن اين آتش اقدام ميكنند. اما هر قهرماني هم نياز به يك دستيار خبره دارد. ليون را هلنا هارپر، مامور سرويس مخفي آمريكا، كريس را يك تيرانداز خبره به اسم پيرس نيوانز و جيك را خانم شري بركين (از قهرمانان قديم سري)، دختر ويليام بركين، دانشمند جهشيافته شركت آمبرلا همراهي ميكنند. بازي داراي سه خط داستاني موازي است. بازيكن حق دارد هركدام را كه دوست دارد، به هر ترتيبي كه ترجيح ميدهد تمام كند. خط داستاني ليون در شهر دانشگاهي تال اوكس آغاز ميشود. ماجراي جيك از شهر اروپايي خيالي ادونيا، و خط داستاني كريس در چين دنبال ميشود؛ جايي كه لوكيشن اصلي داستان است و پس از مدتي ليون و جيك به كريس ميپيوندند. ظاهرا كريس با ورود به چين، مدركي از شش ماه قبل كشف ميكند كه بر مسئوليت اِيدا وُنگ در حمله به گروه عملياتي كريس دلالت دارد. البته كارگردان بازي، آقاي كوباياشي گفته ترجيح ميدهد ابتدا داستان با ليون دنبال شود. هر خط داستاني تا حدودي از داستان كلي RE5 كوتاهتر است. پس بايد توقع يك ماجراي خوشحجم و ارضاكننده را داشته باشيم.ضيافت زامبي دوستان به راه است. بله! زامبيها... اين موجودات كريه دوستداشتني به دنياي RE بازگشتهاند. البته آنها هم مانند زامبيهاي جورج رومرو تكامل يافته و اينجا قادر به دويدن و پريدنهاي غافلگيركننده هستند! همچنين دشمنان تازهاي با نام ژاوُ در اين بازي معرفي ميشوند كه تقريبا همان زامبيها هستند؛ با اين تفاوت كه قادر به استفاده از سلاح و چيدن استراتژي براي حمله گروهي هستند.حركت كاراكترها تغيير محسوسي داشته است. براي اولين بار در اين سري ميتوانيد هنگام راه رفتن هم تيراندازي كنيد. امكان شليك تكتير به صورت كور وجود دارد. كاراكترها هنگام رسيدن به پلكانها يا درها دست خود را دراز ميكنند تا آن را بگيرند. ديده شدن يك حلقه اضافه مقارن با حلقه سلاح، نويد به دست گرفتن دو سلاح همزمان را نويد ميدهد. استفاده از داروهاي گياهي هم ساده شده است. اين داروها به صورت قرص قابل مصرف بوده و كافي است دكمه شانهاي مربو را بفشاريد تا سريعا از يكي استفاده كنيد. اين بار ميتوانيد روي زمين سر بخوريد و تيراندازي كنيد؛ غلت بزنيد يا حتي خود را به پشت روي زمين بيندازيد و تا لحظه آخر كوتاه نياييد. حالت دونفره بازبيني شده است و اين بار بسادگي ميتوان ورود و خروج به بازي را انجام داد. همچنين در صورت باز گذاشتن گزينه مربوط، زماني كه به تقاطعهاي داستاني ميرسيد، بازيكنان غريبه ميتوانند كنترل دو كاراكتر ديگر را به دست بگيرند. از نظر ظاهر ميتوان با اطمينان وعده يك تجربه عالي را داد. زماني كه كريس را گاز ميگيرند، خون از بازويش فوران ميكند. يا با شليك به شكم دشمنان، قطعات گوشت به زمين ميريزد. ماجراي ليون پس از گاز گرفته شدن رئيسجمهور آغاز ميشود؛ آن هم زماني كه قصد افشاي ماجراي راكون سيتي را داشت. ليون و هلنا در دانشگاه تال اوكس به راه ميافتند و از همان ابتدا ميتوان جو سياه و تاريك اين قسمت را احساس كرد. كمبود نور، فضاي سنگيني را حاكم كرده كه موسيقي خفيف آن را همراهي ميكند. همان ابتدا با مردي برخورد ميكنيد كه به دنبال دختر خود ميگردد. پس از پيدا شدن دختر، تيم چهار نفره به مسير ادامه ميدهد؛ اما در چند ثانيه دختر و پدر غيبشان ميزند. ناگهان دختر كه حالا زامبي شده وحشيانه به ليون حمله ميكند؛ صحنهاي بسيار تكاندهنده كه با وجود كنترل تازه، باز هم بازيكن را از جا ميپراند. ادامه مرحله هم با رعد و برقهايي همراه بود. سايهپردازيها، مدل كاراكترها و به طور كلي همه چيز درخور يك عنوان نامي كپكام بود.با توجه به اينكه فقط دو ماه تا عرضه اين عنوان باقي مانده است، اكيدا توصيه ميكنيم هرقدر ميتوانيد بار بازيهاي تابستاني و كارهاي خود را سبك كنيد؛ وقتي توفان بيوشيميايي شيطان مقيم بيايد، بيرحمانه زمان و ذهن شما را در خواهد نورديد!
.: Weblog Themes By Pichak :.